تولد،تولد،تولدت مبارک
داداش کوشولوی ما امروز به دنیا اومد
اون توی بیمارستان قمر بنی هاشم تهران،منطقه ی چهار،ناحیه1 در ساعت11:30 و در تاریخ19/4/1393 به دنیا اومد
ساعت 9 زندایی همه ما رو (یعنی من و آبجی زهرا و دختردایی نرجس و پسر دایی روح اله)رو بیدار کرد تا بریم بیمارستان چون مامانی هم داشت می رفت بیمارستان.من و پسر دایی روح اله و پسر دایی محمدطاها و دایی و زندایی رفتیم بیمارستان و آبجی زهرا و نرجس خوابیدن!!!!بعد از حدود یک ساعت،من و خاله زهرا و زندایی به طبقه ی دوم رفتیم تا ببینیم داداشی به دنیا اومده یا نه.همون موقع یه پرستاری رو دیدیم که میگفت داداشی رو دیده!ما هم ازش پرسیدیم چه شکلیه و اون گفت که خیلی با نمکه!بعد اومدیم پایین تا صدامون کنن.بعد از حدود نیم ساعت،همون پرستار اومد و گفت بریم.اما گفت ففط دونفر یعنی بابایی و همراه که خاله بود برن بالا.ما از نگهبان اونجا پرسیدیم که منم میتونم برم یا نه.اون جواب داد که هرکسی که بخواد میتونه بره جز روح اله!چون اون نگهبانو با بالا رفتن یواشکی!حسابی عصبانی کرده بود!من و بابا و خاله رفتیم بالا و مامانو دیدیم و بعد از چند دقیقه داداشی رو هم آوردن.باورم نمیشد که دارم داداشمو بغل میکنم!بعداز یه مدت دایی به همراه همه خانواده حتی روح اله!اومدن بالا.بعدش هم دایی اینا رفتن خونه شون و باباهم رفت تا زهرا رو بیاره.منم شروع کردم به خبر دادن!بعد از حدود چهل و پنج دقیقه،دوباره داداشی رو آوردن.زهرا که زنگ زد کلی ناراحت بود که چرا اونو نبردیم!بعدشم دایی اینا اومدن و دقیقا قبل از این که آبجی زهرا بیاد داداشی رو بردن!ولی آخرش دوباره آوردن تا زهرا ببینتش.
این بود ماجرای به دنیا اومدن داداشی ما!!!!امیدوارم همیشه صحیح و سالم باشه