مهمونی
محمد امین امروز اومد خونه ی خاله اعظم.اونجا الان خیلی شلوغه چون ما و خانواده ی دایی و خاله ها و مادر(مادر بزرگمون که از بچگی مادر صداش میکردیم)اومدیم خونه ی خاله اعظم.الان سه تا بچه کوچولو اینجا هست:محمد سجاد دوساله،محمد طاهای هشت ماهه و محمد امین یک ماهه
محمد سجاد و محمد طاها خیلی به محمد امین حسودی میکنن چون اون از همه کوچیکتره و توجه همه به سمت اونه
البته فکر نکنم محمدسجاد کاری به کار محمدامین داشته باشه چون دیشب من و خاله توی هال بودیم و محمد سجاد هم توی اتاق بود که یهو محمد سجاد از اتاق اومد بیرون و گفت:اذیت نمیکنم محمد امینو
بعد هم ازش پرسیدیم محمد امینو دوست داری؟؟؟
اونم جواب داد:دوسش دالم
البته بماند که چقدر راضیش کردیم و ازش قول گرفتیم محمد امینو اذیت نکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی