سلامی دوباره!
سلام به داداشی گل خودم! اول از همه عذرخواهی واسه دیر پست گذاشتن! ببخشید دیگه! درسا زیادن و شما شیطون خبر اول! داداشی گل من یکشنبه، سیزدهم دی ماه پاش شکست البته شکستن که نه، نی نازک پاش ترک برداشت بعدازظهر من داشتم برای امتحان ریاضی ترم میخوندم و آبجی زهرا برای دوتا امتحان مهمی که فرداش داشت. مامانی هم داشت سبزی ها رو پاک میکرد که یهو همه با صدای جیغ محمدامین اومدیم تو هال. گویا داداشی فسقلی من داشته از مبل پایین میومده که یهو لیز میخوره و تمام وزنش یهویی روی یه پاش میفته و...! ما هم زنگ زدیم به بابایی. مامان و بابا محمدامینو بردن دکتر. ما که هرچقدر از بابا میپرسیدیم کجایین میگفت دکتر!!!! خلاصه، بعد از دو ساعت محمدامین تو ...
نویسنده :
آبجي مهديه
23:49